به گزارش روابط عمومی کرسی ترویجی با عنوان حقوقِ الفاظ؛ شایستگی فهم متن قانون به مثابه حقّ متعلّق برالفاظ استعمالي قانونگذار در روز ١١ اسفندماه ١٣٩٩ در دانشگاه سیستان و بلوچستان برگزار گردید.
در اين كرسي ارايه كننده دكتر ابوالفضل احمدزاده پژوهشگر فقه اسلامي و از قضات دادسراي عمومي وانقلاب زاهدان و ناقدان کرسی دكتر اميرحمزه سالارزايي استاد تمام گروه فقه و حقوق اسلامي و دكتر محمد امير مشهدي استاد تمام گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه سيستان و بلوچستان بودند و مديريت کرسی را دکتر عبدالرسول حسنی فر بر عهده داشتند.
در این کرسی که با تعداد محدودي از شركت كنندگان به صورت حضوري و بقیه افراد به صورت وبیناری برگزار گردید ابتدا ارایه کننده به توضیح مدعای اصلی بحث پرداختند و اشاره کردند بایستگی و شایستگی فهم و ادراک متنِ قانون به ماهو قانون، چونان حقّی را میماند که خاستگاه اصلی الفاظ به کار رفته در متون قانونی از سوی مقنّن است؛ در این انگاره، واژه حق( غیرمقیّد) و کاملاً مطلق فرض میگردد، به این بیان که حقّ بنا به تعریف مختار «شایستگی داشتن موجودی نسبت به چیزی» است که مراد از «موجود» صاحب حق، و مقصود از «چیز» متعلّقِ حق است که گاهی داشتن یا نداشتن یک صفت و گاهی انجام شدن، انجام دادن یا ترک کردن یک عمل است. همچنین مصداق «چیز» در این تعریف انتخابی، میتواند هدفِ مطلوب صاحب حقّ یا مقصدِ متناسب با وجود آن یا مقدّماتِ یکی از آن دو باشد؛ فلذا همه صاحبانِ حقّ، شایستگی داشتن موضوع و متعلّق حق را دارند، فرقی نمیکند صاحب حق مجرّد باشد یا مادی، دارای حیات باشد یا بی جان، مختار باشد یا مجبور؛ چرا که وفق دانش منطق، مفهوم حقّ، مفهومی کلی است نه جزئی که پذیرای بیش از یک مصداق است و در این مفهوم شایستگی، نقطه محوری عبارت است از تناسب میان سه امر: الف) آن موجود شایسته؛ ب) هدف آن موجود یا مقصد حرکت آن؛ ج) راه رسیدن به آن هدف یا مقصد.
در مورد نظام حقوقی هم آنچه محلِّ نظر و دقّت است، اینکه چنانچه مقنّن از کلمات مناسب و بجا استفاده نکند و متن از القای مقصود او قاصر بماند، قاضی (و مقامِ تفسیرکنندة متن) از فهم معنای قانون عاجز خواهد ماند؛ در نتیجه با توجه به شرایط، ذهنیت، موقعیت و عوامل دیگر، فهم دادرس نسبت به هر مرحله دارای مراتب و تقسیمات مختلف خواهد شد؛ از جمله فهم عادی و فهم عمیق، فهم باطل و فهم درست، فهم ظالمانه و فهم عادلانه، فهم شخصی و فهم عرفی یا نوعی، فهم اجمالی و فهم تفصیلی. البته نباید از نظر دور داشت که برای فهم متن قانون، لازم است ترکیب متن را به لحاظ دستوری شناخته (قواعد دانش صرف و نحو) و سپس از معنای الفاظ و گزارهها آگاهی یافته (قواعد دانش معناشناختی) و در نهایت قصد و هدف از تألیف متن را کشف کرده و بفهمیم که مؤلّف، متن را به چه منظوری پدید آورده است (قواعد دانش کاربردشناختی، مرادشناسی یا منظورشناسی)
در ادامه ناقدان دکتر سالارزایی و دکتر مشهدی به نقد و بيان نكات اصلاحی خود در مورد کرسی پرداختند و ارائه کننده نیز پاسخهای خود را بیان نمود. همچنین با توجه به بین رشته ای بودن موضوع گردید پیشنهاد گردید جلسه دیگری با حضور متخصصانی از سایر حوزهها خصوصا زبان شناسی برگزار گردد.